Author
Abstract
Keywords
Article Title [Persian]
هدف از این مقاله، بررسی مبانیِ تحول در سیاست خارجی مصر است. از جنگ جهانیِ دوم تاکنون، سیاست خارجیِ مصر حداقل چهار دوره با قابلیّت مطالعهی مجزا را تجربه کرده که هر یک زمینهها، مبانی و اهداف خاص خود را داشته است. غلبهی مؤلفههای هویتی متفاوت در دورههای مختلف، سبب بروز تفاوتهای آشکاری در سیاست خارجی مصر شده است. پان عربیسم دورهی جمال عبدالناصر، میهنپرستی دورهی سادات، هویتِ دوگانهی دورهی مبارک و در نهایت هویت اسلامی دولتِ مرسی، هر یک چارچوب مفهومی و جهانبینی متفاوتی به سیاستگذار مصری در عرصهی سیاست خارجی داده، سبب تنوّع آن شده است. اهمیت این بحث افزون بر ارزش تبیینیِ آن، در اعطای چارچوبی برای بررسی آیندهی تحولات سیاست خارجی مصر و فراتر از آن، سایر کشورهای عربی است. در این مقاله در صدد پاسخگویی به این پرسش محوری هستیم که چرا در چهار دورهی اصلیِ سیاست خارجی جمهوریِ مصر، تحولات گستردهای اتفاق افتاده است که این چهار دوره را از منظر اهداف و ابزارها و رویکردها به جهان پیرامون متفاوت کرده است. فرضیهی مقاله آن است که تحولات هویتی مبنای دگرگونیِ سیاست خارجی بوده و هرگونه تحولِ هویتی در سطح نخبگان حاکم، به تغییر در سیاست خارجی مصر شکل میدهد.
Keywords [Persian]