Author
Abstract
Keywords
Article Title [Persian]
روابط غرب با شرق اسلامی (دنیای اسلام) مورد مهمی در بحث دین و همزیستی مسالمت آمیز میباشد. تسلط گفتمانی مخالف با همزیستی مسالمت آمیز مانع بزرگی در مقابل برپایی صلح و گسترش روابط میان دو جهان است. گفتمان سیاسی میان غرب و جهان اسلام، با وجود عدم مداومت در طول زمان، در زمان مدرن بر سه اصل مهم پایه گذاری شده است: دیگر انگاری، نژاد گرایی و برتری. به زبان دیگر، غرب تصویری متفاوت و منفی از اسلام ارائه داده است، در حالی که لیبرالیسم را به عنوان بهترین مدل فرهنگی ارائه میکند. جهانی کردن این مدل از طریق تجدد گرایی و ابزارهای فنی دنبال شده است. این گفتمان برای مدتی طولانی گفتمان غالب بوده به گونهای که حتی شرق نیز این مدل را پذیرفته و به گسترش مدل «حاشیه مرکزی» در همزیستی بر اساس نظریه والرشتاین پرداخته است و به تدریج به گفتمان رقابت اسلامی تبدیل شده است. اسلام سیاسی با رد گفتمان غرب برای بهبود هویت اجتماعی و سیاسی خود تلاش کرده است. بعد از واقعه ١١ سپتامبر هر دو گفتمان به سمت بنیاد گرایی پیش رفت و رقابت و رویارویی جایگزین همزیستی شد. در واقع جنگ سرد دوم بین غرب و اسلام به وجود آمد. به نظر میرسد چنین وضعیت دو گانهای خواستار ادامه هیچ گونه گفتمان تاثیر گذاری نخواهد بود. در این مقاله عناصر و مراحل ایجاد چنین گفتمانی و تاثیرات آن بر چالشهای موجود بررسی خواهد شد.
Keywords [Persian]