ایرفا irfa rahbord journal راهبرد علمی پژوهشی پژوهشکده تحقیقات راهبردی علوم سیاسی مقاله علمی مجمع تشخیص مصلحت نظام

تحلیل بازنمایی ایران در آثار منتخب مؤسسه ایران‌شناسی اتریش: دیدگاه پسااستعماری

نوع مقاله : Original Article

نویسنده

استادیار دانشکده زبان‌ها و ادبیات خارجی، دانشگاه تهران

10.22034/irfa.2024.425249.1223

چکیده

ایران‏شناسی به ‏مثابه شاخه ‏ای از شرق‏ شناسی، همواره مورد توجه محافل علمی غربی بوده است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین فعالیت‏های پژوهشی مؤسسه ایرانشناسی اتریش و نظریات پسااستعماری ادوارد سعید انجام شده است. پرسش اصلی پژوهش این است که آیا فعالیت‏های پژوهشی این مؤسسه با نظریات سعید مبنی بر استعماری ‏بودن شرق‏شناسی هم‏خوانی دارد یا خیر. فرضیه پژوهش این است که فعالیت‏های پژوهشی مؤسسه ایرانشناسی اتریش، لزوماً جهت‏گیری استعماری نداشته و با نظریات سعید هم‏خوانی ندارد. برای آزمون این فرضیه، 4 کتاب منتخب موسسه به شیوه «تحلیل محتوای هدایت‏شده» بر پایه ساخت «ماتریس مقوله‏های پژوهش» که از نظریه پسااستعمارى (شرق شناسى) سعید استخراج شده است، تحلیل شده‏اند. در ستون‎های این ماتریس، چهار حیطه بازنمایی «سیاست»، «جامعه»، «فرهنگ» و «مذهب» و در ردیف‌های آن، شش مقوله دووجهی (مثبت و منفی) «تشابه-تفاوت»؛ «همسانی-فروتری»؛ «همگرایی-واگرایی درونی»؛ «همگرایی-واگرایی بیرونی»؛ «پیشرفت-عقب ماندگی» و «آزادی-استبداد» از یکدیگر متمایز شده‏اند. یافته‌ها نشان می‌دهد که ایران در آثار منتخب مؤسسه ایران‏شناسی اتریش در هر چهار حوزه سیاست، جامعه، فرهنگ و مذهب به‏شکل مثبت بازنمایی شده است. بنابراین به‏نظر می‌رسد که فعالیت‌های علمی-پژوهشی مؤسسه ایران‌شناسی اتریش در سده بیست‌ویکم با گفتمان پسااستعماری ادوارد سعید در نقد شرق‌شناسی هم‌خوانی زیادی نداشته و تفاوت‌های مهمی در نگرش‌ها و رویکردها مشاهده می‌شود. با این همه، از آنجاکه نظریه سعید عمدتاً بر پایه تحلیل آثار شرق‏شناسان تبعه قدرت‏های استعماری -که عمدتاً انگلیسی‏زبان بودند- بنا شده است، نتایج پژوهش حاضر را نمی‏توان در تضاد با نظریه وی دانست. از این رو بهتر است عنوان داشت که نظریه سعید به آثار مستشرقین آلمانی‏زبان یا دست‏کم آثار پژوهشی مؤسسه ایران‏شناسی اتریش، قابل‏تعمیم نیست.

کلیدواژه‌ها

موضوعات